۶/۲۱/۱۳۹۲

نگاهی به پشت سر

تنها و غریب...در بن بست روزهای رفته و نیامده...سرگردانم!!...در این کوچه دیگر کسی آشنای من نیست... باد با خود همه فصلها را برده است...تنها خاطره چشمان تو باقیست...خاطره لبخندی که در دوردستها گم شده است...خاطراتی که لابه لای چرخیدن روزها له شده است..........می دانی!!!؟........دیگر پشت پنجره این خانه ها کسی پنهان نیست!!!

1 Comments:

At آبان ۱۵, ۱۳۹۲ ۱۰:۰۴ قبل‌ازظهر, Anonymous ناشناس said...

من او را دوست دارم
او دیگری را ...
و دیگری من را دوست دارد
رسم زمانه این است
این چنین است که همه تنهاییم!!

 

ارسال یک نظر

<< Home